-- فروش محصولات افرنگ به صورت اقساط و با شرایط ویژه برای اقساط سه ماهه; با شماره 09128397329 از طریق واتس اپ در تماس باشید --

اخبار و تازه ها

آموزش عکاسی

معرفی دوربین

اخبار کاربران

مقالات کاربران
گاهی اوقات حتی با هزاران واژه پر طمطراق هم نمی توان برخی از لحظات زندگی را آنچنان که باید توصیف کرد ولی با فشار یک دکمه دوربین عکاسی و تهیه تصویری از آن لحظه، ضمن جاودانه ساختن آن میتوان عمق شادی، ناکامی، ترس، هیجان و… را به تصویر کشید و احساسات دیگران را نیز برانگیخت. در پس هر عکسی که ما میبینیم خواه در اینترنت، روزنامه، مجله یا هر جای دیگر دو داستان نهفته است: داستانی که مربوط به سوژه عکس است و دیگری داستان مرتبط با عکاس. دوراهیهای اخلاقی که عکاسان حین تهیه تصویر با آن مواجه میشوند یکی از دهها داستانی است که دنیای شخصی و حرفهای آنان را به چالش میکشد.
ایجاد خودخواسته ویژگی Blur در یک عکس، میتواند بر جنبه هنری آن بیافزاید، اما در بیشتر موارد وجود Blur در تصویر آزاردهنده است و یک ویژگی مزاحم بهشمار میرود. Blur ناشی از حرکت دوربین و لرزش دست، اغلب در وضعیتهایی که نور محدود است رخ میدهد و یکی از مهمترین دلایل خرابی یک عکس بهشمار میآید. در این نوشته بهطور مختصر روشی را از نظر میگذرانیم که توسط گروهی از محققان مایکروسافت بهمنظور رفع Blur حاصل از تکان خوردن دوربین حین عکاسی ارائه شده است.
شاید تا حالا با عکسهای ضد نور یا سیلوئت برخورد کرده باشید. همانطور که از نام آنها مشخص است این نوع عکسها ضد نور هستند و سوژه در آنها به شدت تیره است؛ به طوری که بسیاری از جزئیات آن قابل مشاهده نیست و تنها نمایی کلی از آن در عکس مشخص میشود. در اینجا به نکاتی در خصوص عکاسی سیلوئت یا ضد نور اشاه میشود که احتمالا برای علاقهمندان عکاسی جالب توجه خواهد بود. ضد نور عکاسی ضد نور یکی از روشهای انتقال اندوه، احساس و حالتهای عاطفی به بیننده است. ممکن است بیننده با دیدن این نوع عکسها به درک درست و واضحی از سوژه نرسد؛ اما بخش تیره و سیاه تصویر باعث شکلگیری قدرت تخیل بیننده میشود.
طبقات اجتماعی چه رابطه ای با عکاسی دارند؟ اگر عکس های مختلف را جلوی روی مان بگذاریم، چه چیز هایی را می شود فهمید؟ چرا یک عکس مجاز می شود و یک عکس نه؟ چرا توریست ها از چیز هایی عکس می گیرند که برای ما عجیب هستند؟ اینها پرسش هایی هستند که می تواند ذهن یک محقق اجتماعی را به خود مشغول دارد. اما شاید این پرسش ها بیشتر تفننی به ذهن برسند زیرا اگر این پرسش ها را پاسخ ندهیم احتمالا چیزی را هم از دست نمی دهیم و اگر پاسخ دهیم شاید گره ای از مشکلات ما باز نشود. ولی پرسش هایی در زمینه عکاسی هست که ناگزیر باید به آن پاسخ دهیم. اجازه دهید روایتی را نقل کنم
فصل پاییز به دلیل شکوه و عظمت رنگ های به کار رفته در آن به پادشاه فصل ها شهرت یافته است. در این فصل برگ های سبز درختان به رنگ های زیبا و بدیعی مانند زرد، قهوه ای و نارنجی تغییر می یابند که این امر در زیبایی پاییز بسیار اثرگذار است. در این فصل بارش باران، طراوت هوای مطبوع و معتدل پاییز را دو چندان خواهد کرد. به طور حتم باقی مانده قطرات باران، روی برگ های زرین و رنگارنگ منظره ای محسورکننده به وجود خواهند آورد. پاییز با آن آسمان ابری و گرفته ، فرش گسترده رنگارنگ و درختان چند رنگ و زیبا می تواند زمینه ساز سوژه های بسیاری برای عکاسان باشد. مناظر پاییز بدون شک چشم نواز و متحیرکننده هستند به طوری که کافی است لنز دوربین را به سوی آن تنظیم کنید و دکمه شاتر را فشار دهید.
برایان پیترسون (Bryan Peterson) در کتاب “آشنایی با نوردهی”، اصول اولیه نوردهی را به یک مثلث تشبیه می کند که سه عنصر حساسیت ایزو (ISO)، دهانه دیافراگم (Aperture) و سرعت شاتر (Shutter speed)از عناصر اصلی و راس های این مثلث نوردهی به شمار می روند. با یک تشبیه، رابطه این سه عنصر در دوربین بهتر مشخص خواهد شد. تصور کنید دوربین شما مانند پنجره ای باشد که از دو در جداگانه تشکیل شده است و می توان آن را باز و بسته کرد. دهانه دیافراگم، در واقع اندازه پنجره است. هرچه اندازه آن بزرگتر باشد در نتیجه نور بیشتری وارد و اتاق روشن تر می شود. سرعت شاتر، مدت زمانی است که درهای پنجره باز مانده باشند. هرچه این درها مدت بیشتری باز بمانند در نتیجه نور بیشتری وارد اتاق می شود
گاهی ابیاتی از شعر این و آن روی عکس سوار می شود یا عکس را خراب می کند و یا نفس شعر می برد. و گاه عکاسی شعری بر اثرش می افزاید که در صورت نامتناسب بودن هم دیگر را متلاشی می کنند نکته ی مهم در این نوشته این است که، شعر برای عکاس نمی تواند پس از شاتر صورت گیرد. اصولا هیچ گفتار و سخنی برای عکاس نمی تواند پس از شاتر تولید شود. انگیزه ای که عکاس برای اثرش دارد در آفرینش آن تأثیر دارد. و چه آفرینشی می توان تصور کرد که انگیزه اش بعدا تولید شود. یعنی این که، عکاس که عکس می گیرد بعدا متوجه می شود که عکس خیلی به جایی بوده و با فلان شعر و فلسفه هم هم خوانی دارد.
برای گرفتن افقی دوربین در دست که یکی از معمول ترین شیوه ها در گرفتن عکس می باشد دوربین عکاسی را در کف دست چپ خود قرار می دهیم به گونه ای که تمام سنگینی دوربین روی کف دست شما باشد. انگشت شصت و انگشت اشاره خود را جهت تنظیم فاصله و حلقه فاصله تنظیم دیافراگم همیشه آزاد نگه داشته و به طور معمول به دور لنز حلقه کنید. تا همواره برای تنظیم فاصله یا فوکوس کردن و یا تغییر حلقه و دیافراگم آماده باشد
پرداختن به انسان و موضوات انسانی از رسالت های هنر عکاسی ست. برخی آثار مستند ما در خبرگزاری های داخلی منتشر می شود. جای خوش وقتی ست که این خبرگزاری ها چنین فرصتی برای عکاسان می آفرینند (وگرچه تعریف خودشان را اعمال می کنند). از این رو، سخن ام را روی آثار مستند و خبری خبرگزاری های عکس جمع می کنم. من معتقد نیستم که تعریف مستند حضور انسان در عکس هاست و برعکس آن، یعنی، با حذف انسان عکسی هنری یا انتزاعی خواهیم داشت. این فرض های پیش پا افتاده سال هاست که مغز ما را خورده و لزومی برای پی گیری این بحث ها بدین شیوه وجود ندارد. این نشان دهنده ی فقر فلسفی ماست. وقتی عکاس خبری در یک برنامه ی روتین مثل جارویی در حال جمع کردن گزارش های تصویری ست، فلسفه و اهمیت موضوع از بین می رود. از این رو، نمی توان چنین آثاری را به عنوان مستند ارزیابی کرد. ما هنوز مجبوریم تعریف عکاسی مستند را از روی آثار منتشر شده ی آژانس های معتبر خارجی بگیریم و این سبب رواج فضاهای تقلیدی خواهد شد؛ تازه این در بهترین شرایط امکان پذیر است. در این وضعیت بهترین امکان تولید آثار مستند بررسی طرح و آرای منتقدان و صاحب نظران کشورهای پیش رفته است. یعنی این که، بهترین کار ما تعبیر و بومی کردن تعریف هنر عکاسی می تواند باشد. گاهی، حتا، این نیز مشکل به نظر می رسد.
ویلی رونیس Willy Ronis از عکاسان مهم قرن بیستم است که بخت این را داشته بسیاری از تحولات اجتماعی و سیاسی این دوره را ثبت کند. بخش زیادی از پرسهزنیهای او در فرانسه گذشت. او با نگاتیوهای سیاه و سفیدش زندگی روزمرۀ پاریسیها را عکاسی میکرد؛ به تظاهرات کارگری میرفت، به فستیوالها و کارناوالها، به مراسم آزادی سربازان زندانی جنگ جهانی دوم… ویلی رونیس عکاس انسانگرایی بود که طی یک قرن تغییرات جامعۀ اطرافش را ذره به ذره ثبت کردهاست. به همین دلیل منتقدان او را ثبتکنندۀ قرن بیستم فرانسه مینامند. او در سال ۱۹۱۰در یک خانوادۀ یهودی درپاریس متولد شد. مادرش پیانیست بود و پدرش یک استودیوی عکاسی در محلۀ مونت مَرت داشت. او در نوجوانی به موسیقی روی آورد، اما با آمیختن بیشتر به کار پدرش، تصمیم گرفت عکاسی را به عنوان حرفۀ آینده انتخاب کن
اولین عکاس ایرانی ناصر الدین شاه بود از یادداشهای ناصر الدین شاه چنین بر میآید که وی علاوه بر آنکه عکاسی میکرد با روشهای علمی و فنی عکاسی نیز آشنا بود طرز کار دوربینهای مخلتف را به خوبی میدانست و معمولا از دوربینهای سه پایه بزرگ برای عکاسی استفاده میکرد. قدیمیترین عکسهای ناصرالدین شاه مربوط به پرتره ای از خودش و مادرش است. اسناد تاریخی نشان میدهند که شاه علاوه بر آنکه خود عکاسی میکرد،علاقه وافری به ترویج عکاسی داشت عکسهای موجود در آلبوم شاه نشان میدهد که درباریان آن زمان خود عکاسان چیره دستی بودهاند؛ آقا رضا از پیشخدمتان مخصوص شاه که عکاسی را در دارالفنون فرا گرفته بود، به مقام نخستین عکاس باشی منصوب شده بود.
مدیر پروژه جهان در شب گفت: عکاسی نجومی ویژگیهای خاص خود را دارد و به همین دلیل یک عکاس حرفهای به رغم استفاده از ابزارهای مناسب لزوماً عکاس حرفهای مناسبی نمیشود. بابک امینتفرشی در گفتوگو با فارس در اصفهان اظهار داشت: ویژگی اصلی عکاسی نجومی این است که در شرایطی نامعلوم کار میشود زیرا در شب اتفاقاتی میافتد که عکاس غیرنجومی با آن سر و کار ندارد. وی افزود: از جمله این شرایط نامعلوم سرما و ارتفاع زیاد است بنابراین لازم است عکاس نجوم پیشبینی لازم درباره وضعیت هوا و پدیدههای نجومی که امکان رویت آنها در آسمان شب هست را داشته باشد.
ضمن تبریک سال نو، به اطلاع مشتریان گرامی می رساند فروشگاه در ایام نوروز 1404 در تاریخهای 5 الی 10 فروردین از ساعت 11 تا 16 درخدمت شما می باشد. واز تاریخ 16 فروردین به بعد فروشگاه طبقه روال قبل فعال می باشد. جهت پیگیری سفارش یا سوال می توانید با شماره های 09127634579 و 09125190061 تماس حاصل فرمایید.
